نجمهنجمه، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

يكي يك دونه مامان محبوب

گنجینه لغات

فرشته کوچولو  وقتی بزرگ بشی کلی به کلماتی که می گفتی می خندی، کلماتی که خنده و شادی را با گفتنش به خونمون آوردی. نجمه جون از ٨ماهگی با اشاره و اَدَ و مَدَ منظورش و می رسوند. اما اولین کلمه رو وقتی وارد یکسال شد مامایی: که این دو معنی داشت ماماییم یعنی مامان محبوبه مامایم یعنی مامان فاطمه (مادربزرگ) به همه خانم ها می گفتی مامای اما دایی رو از اول خیلی قشنگ و واضح می گفتی.   اما گفته های شیرین نجمه جون   بگوسیت=بیسگویت     دشولی= دستشویی    کولات= شکلات   بمسی= بستنی       دبس= کفش ابس= اسب &nbs...
26 آذر 1392

تولد تولد تولد تولدت مبارک مبارک مبارک مبارک تولدت مبارک

شکوفه زندگی من، گل من تولد ٣ سالگی تبریک می گم. چقدر امروز خوب، می دانی روز به دنیا آمدن تو... روزی که از بهترین و شادترین و رویاترین روزهای زندگی من .. انشاالله همیشه همیشه شاد و خندان باشی دوست دارم به اندازه هزارتا دنیا . ...
26 آذر 1392
1